سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب وبلاگ
پتی آباد سینمای ایران
 
لینک دوستان
فیلم «دعوت‌» ساخته «ابراهیم حاتمی‌کیا» با تداوم اکران موفق پائیزی خود، تاکنون حدود 700 میلیون تومان در 36 روز فروش داشته و به نظر می‌رسد تا پایان اکران بتواند به فروش میلیاردی نزدیک شود و نام خود را در جمع فیلم‌های میلیاردی سینمای ایران به ثبت برساند. فروش فیلم «دعوت» که پخش آن را نمایشگران برعهده دارد، در 36 روز نمایش، به رقم 675 میلیون تومان رسیده است
بنا بر این گزارش، پس از این فیلم، فیلم «کنعان» در رده دوم پربیننده‌ترین فیلم اکران پائیزی قرار گرفته است.
فیلم «کنعان» ساخته «مانی حقیقی» که پخش آن را هدایت فیلم بر عهده دارد، جمع فروش خود را به 370 میلیون تومان رسانده است.

فیلم «آواز گنجشک‌ها» ساخته «مجید مجیدی» که توسط سوره پخش می‌شود، در روز پنج‌شنبه (16 آبان) 5/8 میلیون تومان فروش داشت و فروش کل آن به 210میلیون تومان رسید.
همچنین فروش کل فیلم«سه زن» ساخته «منیژه حکمت» که توسط «فیلمیران» پخش می‌شود، به 190 میلیون تومان نزدیک شده است.
فیلم «محیا» ساخته «اکبر خواجویی» نیز که توسط شکوفا فیلم پخش می‌شود، در پایان هفته نخست اکران خود، بیش از82 میلیون تومان فروخته است.
فیلم «خواب زمستانی» ساخته «سیامک شایقی» نیز که توسط باران فیلم در طرح ویژه توسط باران فیلم پخش می‌شود، تا پایان هفته دوم اکران بیش از 15 میلیون تومان فروخته است.
فیلم «نسکافه داغ‌داغ» ساخته «علی قوی‌تن» نیز با فروش 76 میلیونی در 6 سینما اکران یک خود را پشت سرگذاشته است.

[ پنج شنبه 87/8/23 ] [ 10:56 صبح ] [ حسین ]

کنعان کاری از مانی حقیقی

ترانه علیدوستی

نویسندگان : مانی حقیقی ، اصغر فرهادی

محمدرضا فروتن، ترانه علیدوستی، افسانه بایگان و با حضور بهرام رادان

ترانه علیدوستی و محمد رضا فروتن

 دیگر بازیگران: نقی سیف جمالی، حسن معجونی، امیر نصیری یکتا، شیرین زنگنه، محسن شاه‌ابراهیمی، عاطفه تنهائی، آزیتا رایجی، رضا نیلی، زهرا طاهری‌منش، مروارید امانی، مژگان صالحی، حسن کریم خان

 بهرام رادان و ترانه علی دوستی

کنعان" سومین فیلم مانی حقیقی و داستان زوج مینا و مرتضی است که تصمیم گرفته‌اند پس از 10 سال از هم جدا شوند. آنها می‌خواهند طلاقشان را رسمی کنند، اما بازگشت ناگهانی آذر خواهر مینا شرایط را تغییر می دهد.

افسانه بایگان و ترانه

"کنعان" در بخش مسابقه سینمای ایران و بین‌الملل جشنواره فجر و جشن خانه سینما حضور داشت.

 

فروتن و رادان

 برای دریافت آنونس فیلم بر روی نام فیلم کلیک کنید

کنعان

فیلم کنعانمحمد رضا فروتن کنعان ، بهترین فیلم سال 87کنعان ترانه و افسانه فیلم کنعان
[ چهارشنبه 87/8/15 ] [ 11:5 صبح ] [ حسین ]

فیلم دعوت

متفاوت ترین فیلم ابراهیم حاتمی کیا

فیلم متفاوت حاتمی کیا

با بازی : محمدرضا فروتن، مهناز افشار، کتایون ریاحی، مریلا زارعی، گوهر خیراندیش، ثریا قاسمی، رضا بابک، سیامک انصاری ، فرهاد قائمیان، مجید مشیری، سارا خوئینی‌ها، سحر جعفر جوزانی، آناهیتا نعمتی، هدا ناصح، نگار فروزنده، نگین صدق‌گویا و محمدرضا شریفی‌نیا

 برای دریافت آنونس فیلم بر روی نام فیلم کلیک کنید

دعوت

ازمایشگاه تعطیل می شود و یکی از کارمندان مجبور میشود نتیجه آزمایش ها را تلفنی به اطلاع مشتریان برساند .

 حاتمی کیا و فیلم دعوت

قصه شیدا : شیدا ( مهناز افشار ) بازیگر سینما در حال بازی در فیلمی است متوجه میشود که باردار است واین بارداری را مانع برای پیشرفت خود میداند و می خواهد بچه را سقط کند اما شوهرش مخالف این کار است و بچه خیلی دوست دارد . شیدا در حین بازی در فیلم از اسب می افتد ولی بچه سالم می ماند و در اخر ............

 مهناز افشار و شریفی نیا

قصه خورشید :

زن ( سحر جعفری جوزانی ) و مرد ( محمد رضا فروتن ) شهرستانی و فقیر در تهران کار می کنند. زینال تخلیه چاه میکند و سودابه در خانه مردم کار میکند باخبر میشوند که بچه دار شده اند .این اتفاق زن را از ترس فقر و از دست دادن کار بسیار ناراحت میکند و تصمیم به سقط میگیرد .

در زمانی که در مطب دکتر ( انا نعمتی ) هستند با زنی آشنا میشوند به نام خورشید ( ثریا قاسمی ) که به ازای پرداخت پول بچه را از آنها میخرد .زینال که مشکل درامد دارد از سقط بچه منصرف میشوند و مدتی در خانه خورشید می مانند و در آخر ..........

 فروتن و سحر جعفری جوزانی

قصه سیده خانم :

زن میان سالی ( گوهر خیر اندیش ) در مراسم خاکسپاری دوستش متوجه میشود که باردار است زن این ماجرا را از بچه هایش پنهان میکند . به طوری که زن خود قرار صاحب نوه شود .

این قضیه را به شوهرش میگوید ، شوهرش این بچه را نشانه خدا می داند

و سوغات کربلایی که تازه رفته بودن می داند .

زن راضی به سقط میشود  با رفتن به مطب دکتر تصمیم به سقط میگیرد

و در اخر ............

 

قصه افسانه :

 افسانه (کتایون ریاحی ) دکتر سونوگرافیست است که  در همه داستان ها حضور دارد خبر حاملگیش را دریافت میکند و از این ماجرا بسیار خوشحال است و برای تسویه حساب و تشکر از زنی که با جستجو فراوان پیدا کرده  با شوهرش لقاح مصنوعی داشته میرود ولی در انجا خودکار تبلیغاتی شرکت شوهرش را میبیند .قرار تسویه حساب را برای بعد موکول میکند تا زن را با شوهرش رو در رو کند . افسانه متوجه میشود که شوهرش با این زن ازدواج کرده و این بچه آن دو نفر است که در شکمش است و افسانه تصمیم به سقط میگیرد و به مطب دکتر میرود و در آخر ........................

 کتایون ریاحی

قصه بهار

بهار ( مریلا زارعی ) به دلیل نازایی از شوهر سابقش طلاق گرفته و زن صیغه ای منصور ( فرهاد قائمیان )  شده که زن و بچه دارد .

بهار پس از باخبر شدن از بچه دار شدنش هم خوشحال میشود و هم ناراحت  خوشحال برای اینکه دیگر نازا نیست و ناراحت برای اینکه منصور راضی به دنیا امدن بچه نیست . بهار تصمیم به زنده نگه داشتن بچه میکند و از دست نصور فرار میکند . منصور ، بها را پیدا میکند  در راه بهار خود را از ماشین به بیرون پرت میکند و منصور او را به بیمارستان می برد

و در آخر ......................

 مهناز افشار

فیلم دعوت نسبت به فیلم های جنگی حاتمی کیا پیشرفتی نداشته اما فیلم یک تجربه خوب و متفاوت است .دعوت فیلم سطح بالای سینمای امروزه است که به موضوع سقط جنین در 6 داستان که به 5 داستان تبدیل شده می پردازد .

مهناز افشار و انصاری

قصه شیدا ضعیف ترین اپیزود است و بسیاری از اشکالات فیلم در این قسمت در ابتدا فیلم قرار دارد ، مثلا علت سقط شیدا یک تصمیم خود خواهانه و از ترس تغییر چهره و ظاهر می باشد نه یک چالش .

حضور شریفی نیا و سیامک انصاری در نقش های بسیار ساده .تغییر لباس ها و لوکیشن ها بسیار بی معنی می باشد.

در قصه خورشید حضور محمد رضا فروتن با لهجه و سبیل و تخلیه چاه نتیجه ای جز اغراق و تصویر تلویزیونی برای فیلم ندارد . صحبت های ثریا قاسمی در اخر داستان زیاد خوب از اب در نیامده

فروتن در دعوت

در قصه سیده خانم ، حضور چهره های نام آشنا نگار فروزنده و سارا خوئینی ها در نقش های معمولی هیچ دلیلی ندارد.

در این قصه بار داری در خانواده مذهبی رخ میدهد در حالیکه میخواهند صاحب نوه شوند بچه دار هم میشوند .دختر های خانواده از ترس ابروی خود پیش خانواده همسر و زن از ترس وجهه اجتماعی ناراحت هستند .ولی مرد خوشحال است و بچه را نشانه خدا و سوغات کربلایی که تازه رفته اند می داند.در این قسمت بازی گوهر خیر اندیش انقدر عالیست که جایزه جشن خانه سینما را تصاحب کرد

در قصه افسانه با وجود کوتاهی داستان چالش های بسیاری دارد که زیاد مورد توجه قرار نگرفته آن هم مسئله لقاح مصنوعی می باشد که سطحی از کنار ان می گذرد .

انا در فیلم دعوت

این داستان شروع و ادامه خوبی دارد اما پایانی محافظه کارانه .

قصه بهار که از بهترین قسمت های فیلم است ، جدال بهار برای نگه داشتن بچه و مخالفت شدید شوهرش .

زنی که مدت زیادی نازا بوده نمی خواهد فرصت بچه داشتن را از دست بدهد حتی با از دست دادن شوهرش .

 

جلسه نقد وبررسی دعوتمهناز افشار
[ چهارشنبه 87/8/8 ] [ 2:0 عصر ] [ حسین ]

 اواز گنجشکها

کاری از مجید مجیدی

اواز گنجشکها

« گروه بازیگران »

رضا ناجی
کامران دهقان
شبنم اخلاقی

حسن رضایی
پویا صالحی
سید رضا امامی
حسن رستم‌پور
زینب سهرابی
اصغر خرم
محمد‌علی مشکیان
رضا باقری
ابراهیم رهبری
زهرا منصوری
فرهاد اسماعیلی
جمشید جعفری
جواد پورهاشم
بهزاد رفیعی
علی کرم‌شکریان

مریم اکبری
حامد آغازی
نشاط نظری
محمد‌رضا شیخی

اسماعیل عزیزی
سید ‌پیمان امامی
اکرم نجفی
مسعود چوبین
بهزاد منیایی
سعید عراقی
محسن آهنگرانچی
امیر‌حسین اشرف‌کاشانی
امیرحسین نوروزبیگی
هنگامه نصر‌اصفهانی
سعید مددکار
حسین ناظمیان
سعید رضوی
.

 

اواز گنجشکها 4

« فیلمنامه »

نویسنده
نویسنده
مشاور

مجید مجیدی
مهران کاشانی
سید ناصر هاشم‌زاده

برای دریافت آنونس بر روی نام فیلم کلیک کنید .

اواز گنجشکها

ماهی

خلاصه داستان :

کریم آقا (رضا ناجی) کارگر ترک زبان یکی از مجتمع‌های پرورش شترمرغ در اطراف تهران است. پسر نوجوانش قصد دارد با کمک پسران همسایه، آب انبار خانه‌اشان را تخلیه و تمیز کرده و با ریختن ماهی‌های قرمز کسب و کاری براه اندازند. به کریم آقا خبر می‌رسد که سمعکِ دختر 15 ساله‌اش هانیه به درون آب‌انبار افتاده است. او به خانه می‌آید و در آب‌انبار، آن را می‌یابد لیکن سمعک خراب شده و باید چند ماه معطل خرید دولتی آن باشد. کریم آقا که وضعیت مالی مناسبی ندارد نمی‌تواند سمعک را از بازار آزاد تهیه کند. او با نقشه  پسرش حسین برای آب‌انبار به شدت مخالفت کرده و بارها این مخالفت را با تندی و عِتاب به حسین و دوستانش متذکر شده است. روزی او به مجتمع آمده و با سهل‌انگاریش شترمرغی از آنجا می‌گریزد. هر چه به دنبال آن می‌گردند موفق به یافتنش نمی‌شوند و به دلیل همین سهل‌انگاری او از مجتمع اخراج می‌شود. به ناچار در شهر با موتورسیکلتش اقدام به مسافرکشی می‌کند. درآمد او از این راه بهتر از کارگری است و او از این طریق می‌تواند بخشی از هزینه‌های زندگی را تأمین کند.

اواز گنجشکها 3

او در شهر، دروغ و ناپاکی‌ها را می‌بیند و گویا گَردِ خاکستری شهر بر روی او می‌نشیند. مسافری به او کرایه اضافی می‌دهد او چندان در بازگرداندن این پول تلاش نمی‌کند با این پول گوجه سبز خریداری می‌کند. کیسه گوجه سبز سوراخ است و نیمی از آن به خیابان و در جوی آب ریخته می‌شود. در کنار مسافرکشی گاه وسایل دست دومی چون درب، پنجره، آهن‌الات پیداکرده و در خانه انبار می‌کند. روزی در بازار از او و چند موتورسوار دیگر خواسته می‌شود یخچالهای کوچکی را به مکانی انتقال دهند. به علت خرابی موتور، او از کاروان موتورسواران عقب می‌ماند. شب هنگام یخچال را با خود به خانه می‌آورد و فردای آنروز، تصمیم می‌گیرد آن را بفروشد. و حتی به افرادی برای فروش یخچال مراجعه می‌کند، اما پشیمان می‌شود و یخچال را علیرغم نیاز مالی خانواده به صاحب اصلی‌اش بر می‌گرداند صاحب اصلی ضمن پرداخت پاداشی به او، از وی می‌خواهد که در همانجا مشغول به کار شود.

اواز گنجشکها

روز دیگر در بازگشت به خانه متوجه می‌شود که کودکان همچنان در فکر پیاده کردن نقشه? خود در خصوص آب‌انبار می‌باشند. با عصبانیت کلنگ خود را برداشته و وارد آب‌انبار می‌شود تا همه چیز را خراب کند اما با کمال تعجب مشاهده می‌کند که آب‌انبار به خوبی تمیز و آراسته شده است و مملو از آب زلال و شفاف است. بعد از مدتی متوجه می‌شود همسرش درب دست دومی که او در انبار داشته را به زن همسایه هدیه کرده است با ناراحتی به سراغ همسایه رفته و درب را از او پس می‌گیرد به گونه‌ای که همسرش به گریه افتاده و از رفتار ناهنجار او دلتنگ می‌شود. بعد از این ماجرا روزی که قصد دارد از انبار وسیله‌ای بردارد همه ی اثاثیه ی انبار که نامنظم بر روی همه چیده شده بود بر سرش آوار شده و به شدت مجروح می‌شود. به گونه‌ای که عازم بیمارستان شده و سر، دست و پا بسته به خانه بر می‌گردد او که ممر درآمدی ندارد و مجبور است چند هفته در خانه بستری باشد مشاهده می‌کند که چگونه مورد لطف و عنایت همسایگان و دوستان قرار می‌گیرد. او می‌بیند همسرش با خیاطی و پسرش با کارگری چگونه هزینه ی خانواده را تأمین می‌کنند.

رضا ناجی

روزی حسین به همراه دوستانش ماهی‌های قرمزی را که از دسترنج خودشان خریداری کرده‌اند به در خانه می‌آورد در اثر حادثه‌ای ظرف بزرگ حاوی ماهی‌ها سوراخ شده و ماهی‌‌های زیادی بر کف خیابان ریخته می‌شوند. کودکان به جهت جلوگیری از مرگ ماهی‌ها مجبور می‌شوند آن‌ها را در جوی آب بیاندازند از آن همه ماهی تنها یکی باقی می‌ماند که آن را داخل آب‌انبار می‌اندازند. این تلاش و مساعی کودکان از دید کریم‌آقا پنهان نمی‌ماند او می‌بیند که چگونه کودکان برای نجات جان ماهی‌ها خود را به زحمت انداخته و آن‌ها را به داخل جوی آب می‌اندازند. این تلاش آنچنان است که انگشتان دست برخی از کودکان از جمله حسین زخمی می‌شود. کریم این مسائل را با تأمل می‌نگرد.

رضا ناجی در اواز گنجشکها

 در سکانسی کریم که اکنون حالش بهتر شده در اتاقش نظاره‌گر جست و خیز گنجشکی است، که برای پیدا کردن راه فرار به این سوی و آن سو می‌پرد. به سوی پنجره می‌رود و آن را باز می‌کند و سبب آزادی گنجشک را فراهم می‌آورد در همین اثنا کارگر مجتمع پرورش شتر مرغ به سراغش می‌آید و به وی اطلاع می‌دهد که شتر مرغ پیدا شده و او می‌تواند به کار سابقش باز گردد. در سکانس پایانی کریم را مشاهده می‌کنیم که قصد آمدن به داخل مجتمع را دارد. شترمرغی مشغول جست و خیز، گشودن بالها و چرخش به گرد خود است؛ گویا بازگشت کریم شترمرغ‌ها را به وجد و سرور آورده و آن‌ها این حضور مجدد را به جشن و پایکوبی نشسته‌اند.

رضا ناجی 2

مجید مجیدی
[ جمعه 87/8/3 ] [ 10:39 صبح ] [ حسین ]
          

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

وبلاگ فیلم ، بازیگر ها جشن ها و اخبار داغ سینمای ایران
آرشیو مطالب
امکانات وب