توي صحنه ي غريب زندگي همه مون در نقش يك بازيگريم
باهميم تو بازي هاي روزگار از درون هم ولي بي خبريم
بهتره به قلبامون دروغ نگيم،زندگي هر طور كه باشه ميگذره
من و تو مسافريم تو اين روزا،مثل خورشيد تو نگاه پنجره
توي پشت صحنه ي دنياي ما خوبي و بدي مي مونه يادگار
زندگي براي ما يه خاطرست از تموم غصه هاي روزگار
دوست دارم.