قالب وبلاگ
پتی آباد سینمای ایران
 
لینک دوستان

 

مراسم اختتامیه سی‌وسومین دوره جشنواره‌ی فیلم فجر با معرفی برگزیدگان این جشنواره در بخش‌های مختلف برگزار شد که بهترین فیلم جشنواره از نگاه مردم و داوران جشنواره‌ی «رخ دیوانه» ابوالحسن داودی شد .

به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا،این مراسم که شامگاه 22 بهمن با 45 دقیقه تاخیر برگزار شد با تلاوت قرآن مجید و سرود جمهوری اسلامی ایران و اجرای موسیقی توسط گروه «وصل یار» آغاز شد و در ادامه اجرای مراسم را محمدرضا شهیدفر برعهده گرفت.

تصاویری مربوط به پیروزی انقلاب اسلامی در ادامه همزمان با 22 بهمن ماه پخش شد.

دبیر جشنواره فیلم فجر: سینمای ایران در آستانه تحول و بلوغ است

سپس دبیر جشنواره‌ی فیلم فجر در سخنانی مطرح کرد: سینمای ایران در آستانه تحول و بلوغ است و و امیدوارم شاهد روند رو به رشد سینمای ایران باشیم.

علیرضا رضاداد در اختتامیه این دوره از جشنواره با عرض خیر مقدم به میهمانان و سینماگران اظهار کرد: افتخار داریم که در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران در خدمت شما هستیم و جشنواره را با نام پیامبر اکرم (ص) آغاز کردیم و فردا جشنواره را با نمایش فیلم محمد (ص) برای منتقدان به پایان می‌رسانیم.

وی ادامه داد: به حکم مسئولیتی که بر عهده داشتیم، تلاش کردیم و وظیفه خود می‌دانیم که سینمای ایران به دور از ناملایمات باشد و خدا را سپاس می‌گوییم که جشنواره‌ای با شکوه به اندازه قامت سینمای ایران برگزار شد، تلاش کردیم که جشنواره همراه و همدل با سینما و سینماگران باشد.

رضاداد خاطرنشان کرد: سینمای ایران در آستانه تحول و بلوغ است. از همه فیلمسازان و هیات انتخاب و داوری و خصوصا مجید مجیدی سپاسگذارم که فضای جشنواره را با عطر پیامبر (ص) عطرآگین کرد.

دبیر سی و سومین جشنواره فیلم فجر در پایان سخنانش بیان کرد: امیدوارم با حضور سینماگران جوان و مستعد که دست پروده پیشکسوتان هستند، این راه ادامه پیدا کند تا سینمای ما به قله پیروزی برسد.

در ادامه برترین‌های بخش مستند (سینما حقیقت) با حضور محمدرضا اصلانی، مهرداد اسکویی، محمد علی فارسی به نمایندگی از هیات داوران بخش مستند و با همراهی آخوندی وزیر مسکن و صالحی به شرح ذیل معرفی شدند:

در بخش پژوهش مستند؛ محمد علی شعبانی برای «سمفونی استیضاح»برگزیده شد.

دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم مستند تعلق گرفت به محمد کارت برای فیلم «بختک» و در ادامه جایزه بهترین کارگردانی مستند اهداء شد به مهدی گنجی برای مستند «من می‌خوام شاه بشم».

جایزه ویژه هیات داوران بخش مستند به فرشید افشین‌‍‌پور برای تصویربرداری فیلم «سفر به آمادای» اهداء شد.

بهترین فیلم مستند جشنواره‌ی فیلم فجر «آتلان» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی معین کریم‌الدینی معرفی شد.

در ادامه با حضور علیرضا رضاداد و خسرو سینایی از حامد جعفری و حامد محمودی برای تهیه‌کنندگی و کارگردانی «شاهزاده روم» تقدیر به عمل آمد.

برادران نجفی امامی برای انیمیشن «مبارک» هم مورد تقدیر ویژه دبیر جشنواره‌ی فیلم فجر قرار گرفتند.

در ادامه برگزیدگان بخش نگاه نو (فیلم‌های اول) جشنواره‌ی فیلم فجر معرفی شدند:

در این بخش با حضور فرشته طائرپور،حسن بلخاری، رضا مقصودی،همایون اسعدیان داوران این بخش و در غیاب محمد مهدی عسگرپور (دیگر داور این بخش) برگزیدگان معرفی شدند:

دیپلم افتخار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی بخش «نگاه نو» به ناهید طباطبایی و حمیدرضا قطبی برای «جامه‌دران» تعلق گرفت.

همچنین دیپلم افتخار فیلم‌نامه اورجینال به مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها برای «احتمال باران اسیدی» اهداء شد.

سیمرغ بهترین کارگردانی بخش «نگاه نو» تعلق گرفت به وحید جلیلوند برای «چهارشنبه 19 اردیبهشت».

جایزه ویژه هیات داوران به امیر حسین عسگری برای «بدون مرز» تعلق گرفت.

تندیس بهترین فیلم بخش نگاه نو به محمد حسین لطیفی برای تهیه‌کنندگی «چهارشنبه 19 اردیبهشت» اهداء شد.

با وجود گذشت یک ساعت و نیم از مراسم اختتامیه جشنواره‌ی فیلم فجر،مهران مدیری به روی صحنه آمد تا به قولی سوپرایز برنامه باشد که در ادامه بخش‌هایی از اجرای مراسم را برعهده بگیرد.

در ادامه مهران مدیری، از سامان احتشامی نوازنده پیانو و بامداد ملکی نوازنده ضرب و علی‌زند وکیلی (خواننده)دعوت کرد که برای اجرای موسیقی به روی صحنه بیایند.

پس از اجرای موسیقی؛ محمدرضا شهیدی‌فر از حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی و هوشنگ گلمکانی برای اهدای سیمرغ بلورین بخش هنر و تجربه دعوت کرد که

روی صحنه بیایند.

تندیس ویژه بخش هنر و تجربه اهدا شد به امیرحسین ثقفی برای «مردی که اسب شد».

تندیس بهترین فیلم بخش هنر و تجربه هم به فائزه عزیزخانی برای کارگردانی «روز مبادا» اهدا شد.

سپس حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی سخنانی را مطرح کرد.

او در بخشی از سخنانش شایعه استعفایش را تکذیب کرد.

 

 


[ چهارشنبه 93/11/22 ] [ 11:22 عصر ] [ حسین ]

 

نامزدهای بخش سودای سیمرغ ( مسابقه سینمای ایران ) سی و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش های مختلف بدین شرح معرفی شدند: 

 نامزدهای جایزه بهترین فیلم

1- فرزاد موتمن و علی حضرتی برای تهیه کنندگی فیلم خداحافظی طولانی
2- علیرضا رئیسیان برای تهیه کنندگی فیلم دوران عاشقی
3- بیتا منصوری برای تهیه کنندگی فیلم رخ دیوانه
4- منوچهر شاهسواری برای تهیه کنندگی فیلم مزار شریف
5- جواد نوروز بیگی برای تهیه کنندگی فیلم من دیه گو مارادونا هستم

 
نامزدهای جایزه بهترین کارگردانی

1- فرزاد موتمن برای کارگردانی فیلم خداحافظی طولانی
2- علیرضا رئیسیان برای کارگردانی فیلم دوران عاشقی
3- ابوالحسن داوودی برای کارگردانی فیلم رخ دیوانه
4- مصطفی کیایی برای کارگردانی فیلم عصر یخبندان
5- حسن برزیده برای کارگردانی فیلم مزار شریف
6- بهرام توکلی برای کارگردانی فیلم من دیه گو مارادونا هستم

نامزدهای جایزه بهترین فیلمنامه

1- اصغر عبد اللهی برای فیلمنامه فیلم خداحافظی طولانی
2- رویا محقق برای فیلمنامه فیلم دوران عاشقی
3- محمد رضا گوهری برای فیلمنامه فیلم رخ دیوانه
4- بهرام توکلی برای فیلمنامه فیلم من دیه گو مارادونا هستم

نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن

1-فاطمه معتمد آریا برای فیلم بهمن
2-لیلا حاتمی برای فیلم دوران عاشقی
3-طناز طباطبائی برای فیلم رخ دیوانه
4-لیلا زارع برای فیلم شیفت شب
5-مهتاب کرامتی برای فیلم عصر یخبندان
6-باران کوثری برای فیلم کوچه بی نام
7- گلاب آدینه برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم

نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد

1-سیامک صفری برای فیلم اعترافات ذهن خطرناک من
2-محسن تنابنده برای فیلم ایران برگر
3-سعید آقاخانی برای فیلم خداحافظی طولانی
4-شهاب حسینی برای فیلم دوران عاشقی
5-حسین یاری برای فیلم مزار شریف

نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن

1-میترا حجار برای فیلم خداحافظی طولانی
2-سحر دولتشاهی برای فیلم عصر یخبندان
3- مینا ساداتی برای فیلم عصر یخبندان
4-فرشته صدرعرفایی برای فیلم کوچه بی نام
5-پانته آ پناهی ها برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم

نامزدهای جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد

1-عباس غزالی برای فیلم اعترافات ذهن خطرناک من
2-بهمن زرین پور برای فیلم حکایت عاشقی
3-فرهاد اصلانی برای فیلم دوران عاشقی
4-ساعد سهیلی برای فیلم رخ دیوانه
5-محسن کیایی برای فیلم عصر یخبندان
6-هومن سیدی برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم


سی و سومین جشنواره فیلم فجر 22 بهمن در مراسمی با معرفی برگزیدگان بخش های مختلف به کار خود پایان می دهد.

در این فهرست سه فیلم من دیه گو مارادونا هستم، رخ دیوانه و دوران عاشقی با  10 نامزدی سیمرغ در صدر هستند و فیلم مزار شریف با 8 نامزدی سیمرغ در جای دوم قرار دارد. همچنین دو فیلم خداحافظی طولانی و عصر یخبندان هم با 7 نامزدی در جای سوم قرار دارند.

همچنین سه فیلم نسبتا مهم مرگ ماهی، خانه دختر و روباه در هیچ بخشی شایسته نامزدی سیمرغ شناخته نشدند.

 


[ دوشنبه 93/11/20 ] [ 9:58 صبح ] [ حسین ]

نامزدهای بخش سودای سیمرغ ( مسابقه سینمای ایران ) سی و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش های مختلف بدین شرح معرفی شدند:  

 

نامزدهای جایزه بهترین فیلمبرداری

  1-تورج منصوری برای فیلم ایران برگر
2-علیرضا برازنده برای فیلم دوران عاشقی
3-فرشاد محمدی برای فیلم رخ دیوانه
4-مهدی جعفری برای فیلم عصر یخبندان
5-علیرضا زرین دست برای فیلم مزار شریف

نامزدهای جایزه بهترین تدوین
1-ژیلا ایپکچی برای فیلم خداحافظی طولانی
2-هایده صفی یاری برای فیلم دوران عاشقی
3-بهرام دهقانی برای فیلم رخ دیوانه
4-نیماجعفری جوزانی برای فیلم عصر یخبندان
5-بهرام دهقانی برای فیلم من دیه گومارادونا هستم

نامزدهای جایزه بهترین موسیقی متن

1-ستار اورکی برای فیلم دوران عاشقی
2-کارن همایون فر برای فیلم رخ دیوانه
3-فردین خلعتبری برای فیلم شکاف
4-بهزاد عبدی برای فیلم مزار شریف

نامزدهای جایزه بهترین صدا

1-حسن زاهدی صدابردار
محمود موسوی نژاد صداگذار برای فیلم ایران برگر
2-مهران ملکوتی صدابردار و صداگذار برای فیلم اعترافات ذهن خطرناک من
3-نظام الدین کیایی صدا بردار
بهمن اردلان صداگذار برای فیلم رخ دیوانه
4-حسن زاهدی صدابردار
بهمن اردلان صداگذار برای فیلم مزار شریف
5-محمود سماک باشی صدابردار
علیرضا علویان صداگذار برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم

نامزدهای جایزه بهترین طراحی لباس و صحنه

1-محسن نصراللهی و رعنا امینی برای فیلم اعترافات ذهن خطرناک من
2-اصغر نژاد ایمانی برای فیلم ایران برگر
3-جهانگیر میرزاجانی برای فیلم خداحافظی طولانی
4-مجید میرفخرائی برای فیلم دوران عاشقی
5-کیوان مقدم برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم

نامزدهای جایزه بهترین چهره پردازی

1-مهرداد میر کیانی برای فیلم اعترافات ذهن خطرناک من
2-مهین نویدی برای فیلم ایران برگر
3-ایمان امیدواری برای فیلم کوچه بی نام
4-سعید ملکان برای فیلم مزار شریف
5-محسن دارسنج برای فیلم من دیه گو مارادونا هستم

نامزدهای جایزه جلوه های ویژه میدانی و جلوه های بصری

هیات داوران در این بخش برای جلوه های ویژه میدانی نامزدی را معرفی نکرده است و نامزدهای جلوه های بصری به شرح زیر هستند :
1-جواد مطوری برای فیلم بهمن
2-وحید قطبی زاده برای فیلم رخ دیوانه
3-فرهاد یوسفی برای فیلم طعم شیرین خیال
4-امیررضا معتمدی برای فیلم مزار شریف


[ دوشنبه 93/11/20 ] [ 9:40 صبح ] [ حسین ]


بازیگران فیلم رخ دیوانه بر روی فرش قرمز جشنواره فجر

بازیگران فیلم رخ دیوانه بر روی فرش قرمز جشنواره فجر

بازیگران فیلم رخ دیوانه بر روی فرش قرمز جشنواره فجر

صابر ابر و طناز طباطبایی در مراسم فرش قرمز فیلم رخ دیوانه

نازنین بیاتی در نشست خبری فیلم رخ دیوانه

طناز طباطبایی در نشست خبری فیلم رخ دیوانه

سعید سهیلی و پسرش ساعد سهیلی در نشست خبری فیلم رخ دیوانه

طناز طباطبایی و صابر ابر در نشست فیلم رخ دیوانه

طناز طباطبایی و صابر ابر در نشست فیلم رخ دیوانه

بازیگران و عوامل فیلم رخ دیوانه

نشست خبری فیلم رخ دیوانه

طناز طباطبایی در مراسم اکران فیلم رخ دیوانه

نشست پرسش و پاسخ فیلم رخ دیوانه

طناز طباطبایی و صابر و ابر و نازنین بیاتی در نشست فیلم رخ دیوانه

نازنین بیاتی و طناز طباطبایی در اکران فیلم رخ دیوانه در جشنواره فجر

[ شنبه 93/11/18 ] [ 8:33 عصر ] [ حسین ]

پانته آبهرام و طناز طباطبایی در نشست فیلم مرگ ماهی

پانته آبهرام و طناز طباطبایی در نشست فیلم مرگ ماهی

بازیگران فیلم مرگ ماهی

طناز طباطبایی بازیگر فیلم مرگ ماهی

پانته آبهرام و طناز طباطبایی در نشست فیلم مرگ ماهی

پانته آبهرام در نشست خبری فیلم مرگ ماهی

بازیگران فیلم مرگ ماهی در حاشیه جشنواره

بازیگران فیلم مرگ ماهی

لیلا حاتمی در جشنواره فجر

بازیگران و عوامل فیلم مرگ ماهی

طناز طباطبایی در نشست خبری فیلم مرگ ماهی







طناز طباطبایی در نشست خبری فیلم مرگ ماهی


[ سه شنبه 93/11/14 ] [ 8:18 عصر ] [ حسین ]
بازیگران فیلم این سیب هم برای تو بر روی فرش قرمز جشنواره فجر

بازیگران فیلم این سیب هم برای تو بر روی فرش قرمز جشنواره فجر

فرش قرمز فیلم این سیب هم برای تو

فرش قرمز فیلم این سیب هم برای تو

فرش قرمز فیلم این سیب هم برای تو

بازیگران فیلم این سیب هم برای تو

پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار

رعنا آزادی ور

رعنا آزادی ور


[ سه شنبه 93/11/14 ] [ 11:11 صبح ] [ حسین ]

حامد بهداد و رعنا ازادی ور در نشست فیلم خانه دختر

رعنا ازادی ور و رویا تیموریان در نشست فیلم خانه دختر

رعنا آزادی ور در نشست فیلم خانه دختر

حامد بهداد در نشست فیلم خانه دختر

رعنا آزادی ور در نشست فیلم خانه دختر

رعنا آزادی ور در نشست فیلم خانه دختر

رویا تیموریان و حامد بهداد در نشست فیلم خانه دختر

رعنا آزادی ور بازیگر فیلم خانه دختر

بازیگران و عوامل فیلم خانه دختر

رعنا آزادی ور

رعنا آزادی ور و رویا تیموریان در اکران فیلم خانه دختر

رعنا آزادی ور و رویا تیموریان در اکران فیلم خانه دختر


[ سه شنبه 93/11/14 ] [ 11:9 صبح ] [ حسین ]

[ یکشنبه 93/11/12 ] [ 12:39 صبح ] [ حسین ]

اسامی فیلم های سینمایی حاضر در بخش سودای سیمرغ سی و سومین جشنواره فیلم فجر از سوی هیات انتخاب این رویداد سینمایی اعلام شد .
حسین معززی نیا اسامی فیلم های سودای سیمرغ جشنواره فجر را اعلام کرد/22 فیلم در بخش سودای سیمرغ جشنواره
به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، اعضای هیات انتخاب این رویداد سینمایی در جمع خود میزبان حسین معززی نیا منتقد و نویسنده سینمایی بودند.

این منتقد سینمایی پیشتر قرار بود در بخش انتخاب سی و دومین جشنواره فیلم فجر با این دوره همکاری کند که به دلیل بیماری، جشنواره از توفیق حضور وی محروم شد.
معززی نیا با دعوت دبیرخانه در جلسه اعلام اسامی نهایی بخش سودای سیمرغ حاضر و به درخواست اعضای هیات انتخاب، اسامی فیلم های منتخب بخش سودای سیمرغ جشنواره توسط وی به ترتیب حروف الفبا بدین شرح اعلام شد:
1- ارغوان (کیوان علیمحمدی/ امید بنکدار)
2- اعترافات ذهن خطرناک من (هومن سیدی)
3- ایران برگر(مسعود جعفری جوزانی)
4- بوفالو (کاوه سجادی حسینی)
5- بهمن (مرتضی فرشباف)
6- تا آمدن احمد (صادق صادق دقیقی)
7- تگرگ و آفتاب (رضا کریمی)
8- حکایت عاشقی (احمد رمضان زاده)
9- خانه دختر (شهرام شاه حسینی)
10- خداحافظی طولانی (فرزاد موتمن)
11- دوران عاشقی (علیرضا رئیسیان)
12- رخ دیوانه ( ابوالحسن داودی)
13- روباه (بهروز افخمی)
14- شرفناز(حسن نجفی)
15- شکاف (کیارش اسدی زاده)
16- شیفت شب (نیکی کریمی)
17- طعم شیرین خیال (کمال تبریزی)
18- عصر یخبندان (مصطفی کیایی)
19- مرگ ماهی (روح اله حجازی)
20- مزار شریف (عبدالحسن برزیده)
21- مشرف به کوچه بی نام (هاتف علیمردانی)
22- من دیهگو مارادونا هستم (بهرام توکلی)
همچنین هیات انتخاب دو فیلم ذیل را به عنوان برگزیدگان بیست و هشتمین جشنواره بین المللی کودک اصفهان در این بخش را اعلام می دارد:
23- قول (محمد علی طالبی / بهترین فیلم جشنواره کودک)
24- فراز از قلعه رودخان (غلامرضا رمضانی/ بهترین کارگردانی جشنواره کودک)


[ جمعه 93/10/12 ] [ 3:9 عصر ] [ حسین ]

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اعتماد، با پرویز پرستویی درباره فیلم «مهمان داریم» و دنیای بازیگری او گفت‌وگویی کرده که بخش‌هایی از آن را می‌خوانید :

 

ــ وقتی چنین بحرانی (بحران تعطیلی خانه سینما) پیش می‌آید طبیعی است که بر کار من تاثیر می‌گذارد البته در آن دو سال سه فیلم داشتیم که به ثمر نرسید یکی فیلم «سیزده 59» (سامان سالور) بود دیگری فیلم «خرس» (خسرو معصومی) بود که توقیف شد و فیلم «من زیبا» در بدترین زمان اکران، چند روزی به جشنواره فیلم فجر اکران شد و طبیعتا به نتیجه نرسید. طبیعی بود که با آن شرایط که هر کاری می‌کردم به نتیجه نمی‌رسید باید به  نحوی در پی آرامش باشم تا بتوانم دوباره کار کنم. احساس کردم که کناری بنشینم و با خودم خلوت کنم و منظورم کناره‌گیری از سینما نبود، بلکه نیازم به خودسازی دوباره بود که احتیاج به آرامش و خلوت داشتم. این خلوت‌نشینی ادامه داشت تا وقتی که زلزله آذربایجان رخ داد که بسیار تاسف‌انگیز بود. از کوه پایین آمدم و در کنار مردم قرار گرفتم. اولین کار سینمایی که پس از آن دوره به من پیشنهاد شد. فیلم آقای عسگرپور (مهمان داریم) بود. از سوی آقای محمدی به من فیلم «مهمان داریم»‌به کارگردانی آقای عسگرپور توصیه شد و پیش از این با آقای محمدی کار کرده بودم و به ایشان ارادت دارم. اتفاقات وقتی بازی در فیلم «مهمان داریم»به من پیشنهاد شد، چون پس از آن بحران سینمایی بود وقتی دیدم این دوستان کنار هم قرار گرفته‌اند و به من پیشنهاد شده تا در این فیلم حضور داشته باشم ابتدا به ساکن نوعی همدلی بود که ما را کنار هم قرار داد تا ساخت یک فیلم سینمایی را آغاز کنیم، شاید در این شرایط تنها ساخته شدن فیلم به مثابه یک فیلم اهمیت نداشت، آنچه دردرجه اول برای من اهمیت داشت  این بود که ما دوستان با حس همدلی می‌توانیم در کنار هم قرار بگیریم و اینکه همدلی و کار ساخت یک فیلم می‌توانست پس از از سر گذراندن یک بحران ما را به آرامش برساند. 

 

ــ... بازیگر کم پیشنهادی نیستم، به همین دلیل سالانه فیلمنامه‌های بسیاری به دستم می‌رسد و برای بازی در آنها به من پیشنهاد می‌شود اما چنگی به دل نمی‌زنند. از فیلمنامه‌های کمدی تا درام فیلمنامه‌هایی که احساس می‌کنم نکته‌یی را به من نمی‌دهند تا مرا برای بازی برانگیزند. به عبارتی فیلم‌های آنچنانی هم ساخته نشده که بگویم فیلمی را از دست داده‌ام. وقتی فیلمنامه چشمگیری وجود ندارد اصطلاحا به آن شرایطی که هست تن داده‌ام، منظورم البته این نیست که در هر فیلم و با هر شرایطی کار کنم. در طول کارم هیچ وقت این طور فکر نکرده‌ام که اگر یک یا دو سال کار نکنم از رده خارج می‌شوم و به همین دلیل مجبور باشم در هر فیلمی بازی کنم...

 

ــ همواره با اختیار و تعمد فیلمنامه‌ها و فیلم‌ها را انتخاب کردم و در آنها حاضر شدم و هیچ وقت وانمانده‌ام که مجبور به حضور در فیلمی باشم. مثلا در فیلم «کافه ترانزیت» به این دلیل در این فیلم حاضر شدم که ببینم این توانایی را دارم که بازی کردنم مشهود نباشد و آن را به رخ نکشم. هدفم این بود اگر قاب عسکی از این فیلم دیده شود عکس این طوری به نظر بیاید که گویی همه نابازیگر و بومی هستیم. حتی خود من همیشه دوست داشتم در چنین فیلم‌های حضور داشته باشم که نمونه‌ بالاترش فیلم‌های آقای کیارستمی است و دوست دارم فرصتی در فیلمی ایجاد شود که ببینم می‌توانم نابازیگر باشم. 

 

ــ در این فیلم (سه روز بیداری) اصلا «بازیگر»‌نبودم و تنها کاری که نکردم «بازی کردن» بود. در این فیلم هیچ نوع بازیگری نیست و همین آدمی هستم که الان جلوی شما نشسته‌ام. همان‌طور که گفتید طیف‌های متنوعی از نقش‌ها را ایفا کرده‌ام اما هنوز که هنوز است فکر می‌کنم خیلی رنگ‌ها و مایه‌ها در وجودم هست که متاسفانه خیلی از کارگردان‌هایی که با آنها کار کرده‌ام، نتوانتسه‌اند به این رنگ‌ها و مایه‌ها دست یابند. چرا؟ به این دلیل که در تئاتر پرورش یافته‌ام و هنوز تعداد نمایش‌هایی که بازی کرده‌ام بیشتر از فیلم‌هایی است که بازی کرده‌ام... وقتی فیلم‌هایی را هم که روی پرده می‌آید می‌بینم، فیلم فوق‌العاده‌یی نمی‌بینم. به هر حال صرف‌نظر از اینکه بازیگرم، تماشاگر خوب سینما هم هستم. ولی واقعا فیلمی نبوده دیده باشم، غصه خورده باشم که چرا در این فیلم حضور نداشته‌ام. به غیر از فیلم‌های آقای فرهاد البته برای دو فیلم اول ایشان «رقص در غبار» و «شهر زیبا» فرصتی پیش آمد اما نشد که خدمت ایشان باشم...

 

ــ قصد دارم حتما تئاتری را روی صحنه ببرم و فکر می‌کنم اگر قرار باشد دیگر هیج وقت کار نکنم آخرین کارم یک تئاتر خواهد بود. دوست دارم کار تئاتر انجام دهم و سال‌هاست که متنی را در اختیار دارم اما هنوز آن شرایط مهیا نشده که یک یا دو سال آن نمایش متمرکز شوم...

 

ــ تئاتر را خیلی دوست دارم و از نویسنده متنی که گفتم قولش را گرفته‌ام که آن متن را احتما اجرا کنم اما فرصتش مهیا نشده است و مطمئن، کار تئاتر برای من دیر و زود دارد اما سوخت و سوز نه. ببینید من از اساتیدی آموزش دیده‌ام که می‌گفتند هنرمند باید دست‌نیافتنی باشد و نباید به کرات دیده شود و نیاز دارد کمی از کار فاصله بگیرد. درست است اما هیچ وقت نخواسته‌ام از حرفه و شهرتم به منفعت شخصی خود بپردازم و فقط هدفم دیده شدن به واسطه بازیگری نیست، بلکه بازیگری برای من ابزاری نهفته است تا دردهای خود و جامعه‌ام را بازگو کنم. من آدمی نیستم که با یک دوره شش ماه آموزشی، بازیگر شده باشم از سال 48 تا به امروز به حرفه بازیگری اشتغال دارم. تا سال 62 فقط کار کردم و از سال 62 به بعد در تلویزیون و سینما هم بوده‌ام. در تلویزیون و سنیما هم به واسطه بیشتر دیده شدن نیامدم بلکه در سریالی بازی کرده‌ام که موجب شود چهار نفر که پای چوبه دار هستند نجات یابند. تاثیر آن سریال (زیر تیغ) این بود که خانواده‌هایی آشتی کنند...

 

ــ ... باید در نظر داشته باشیم که در این فیلم (مهمان داریم) ما با خیال شخصیت‌های فیلم نیز مواجه هستیم و شخصیت‌های فیلم با خیال‌شان زندگی می‌کنند. اگر بخواهم مثالی بزنم می‌توانم از تجربه شخصی خودم بگویم که برادر رزمنده‌ای داشتم که در جنگ شهید شد. روزی که خبر شهادت او را آوردند من از محل کارم، آن موقع در دادگستری کار می‌کردم وارد کوچه که شدم دیدم همسایه‌ها جلوی در خانه ما جمع شده‌اند، پرسیدم چه اتفاقی افتاده گفتند از صبح صدای شیون مادرم را می‌شنوند. اما هر کاری می‌کنند مادرم در را باز نمی‌کند. در را باز کردم وارد حیاط شدیم، به در خانه که رسیدم از بالای شیشه در، داخل خانه را نگاه کردم و دیدم که مادرم نشسته و برادرم سرش را روی زانوی مادرم گذاشته است و دراز کشیده است و در یک «آن» واقعا برادرم را دیدم و آنچه دیدم در واقع مادرم بود که نشسته بود و لباس‌های برادرم را روی زانویش همچون ماکت چیده و در حال صحبت با برادرم بود که تنها لباس‌هایش مانده بود. بارها دیده‌ام که اتفاق‌هایی از این دست افتاده است و با این که عزیز و جوان‌شان را از دست داده‌اند اما با رویای‌شان زندگی می‌کنند. این آدم‌ها زیاده‌خواه هم نیستند و با ساده‌زیستی زندگی را می‌گذرانند. طلبی هم از کسی ندارند و آنقدر طلب ندارند که ما احساس طلب داریم و طلبکار فردی یا جایی نیستند...

 

ــ آنها بی‌آنکه  طلبی داشته باشد در راستای همان زندگی ساده‌شان در رویای‌شان به زیبایی و همدلانه با فرزندان‌شان زندگی می‌کنند اما ما در واقعیت نمی‌توانیم خانواده‌یی به این خوبی تشکیل دهیم. اگر کمی گسترده‌تر در جامعه‌مان نگا کنیم، این مهربانی و همدلی را نمی‌بینیم. اینکه همدیگر را دوست داشته باشیم و همراه باشیم. از آن روزی که آقای احمدی‌نژاد گفت: «بگم...» مهری ساخته شد و هر کس هر جایی که توانست قضاوت کرد چه به درست و چه به غلط. همین الان هم همدلی وجود ندارد.

 

ــ ما فکر می‌کردیم مسائل سینما در دولت «تدبیر و امید» حل می‌شود اما این اتفاق واقعا هنوز رخ نداده است. یک بار در جلسه ای که آقای اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور حضور داشتند پشت تریبون و در حضور ایشان گفتم «دولت یازدهم باشعار تدبیر و امید آمده است و ما بی‌خود و بی‌جهت حالم‌مان خوب است، بی آن که اتفاقی افتاده باشد و واقعا بحران‌ها از بین رفته باشند.» چرا این حرف را زدم؟ واقعا از سر کنایه نبود، بلکه واقعیتی بود که با آن مواجه شدیم. 

 

ــ می‌گوییم «سینمای نفتی» اما همه ما جایی به دولت وصل هستیم و با آن زندگی می‌کنیم و چه کسی متی‌تواند بگوید که «شخصی» کار می‌کند؟

 

ــ همیشه سعی کرده‌ام از لقب‌هایی مثل «سوپراستار» فرار کنم، به علت این که محدوده‌های این مفاهیم در ایران مشخص نیست و دوغ و دوشاب یکی است. البته من تعریف این مفاهیم را در سینمای صنعتی می‌دانم و درک می‌کنم اما در ایران، آن شرایط و ویژگی‌ها وجود ندارد. در ایران به همه می‌گویند «استاد» اما زمانی بود که به افرادی معدودی همچون بهرام بیضایی یا دکتر پرویز ممنون و حمید سمندریان می‌گفتیم «استاد». اما الان شرایطی پیش آمده که به من هم می‌گویند استاد. در صورتی که این طور نیست و وقتی این لقب را به من می‌دهند حالم بد می‌شود...

 

ــ تا ششم دبستان سینما نرفته بودم و ساکن دروازه غار بودیم و سینما کوروش در خیابان مولوی بود. یک روز غروب با خانواده سوار اتوبوس از مهمانی بازمی‌گشتیم و دیدم پلاکاردی بر سر در سینما کوروش زده‌اند که نوشته «ریکاردو»، «سپهرنیا»، «گرشا» و «متوسلانی» و بر پلاکاردی نوشته بود «نیمه رنگی». این تصویر در ذهن من حک شد و با پدر و مادر به خانه‌مان رفتیم. خانه ما هم از این خانه‌های «قمر خانمی»‌بود که بیست تا پله می‌خورد، می‌رفت پایین تا به حیاط برسیم و کلا یک اتاق داشتیم. اما هنوز فکرم وصل آن سالن سینما بود. یک دفعه دیدم صاحبخانه اسم مادرم را صدا زد که مهمان دارید، با خودم فکر کردم از این فرصت باید استفاده کنم و فکر کردم باید سرقتی انجام دهم. رفتم سر کیف مادرم اسکناس دو تومانی را برداشتم و به سمت سالن سینما دویدم. اسکناس دو تومانی را به بلیت فروش سینما دادم و 14 ریال پس گرفتم. بلیت سینما 6 ریال بود. راهنمای سالن با چراغ قوه مرا راهنمایی کرد. هرچند سالن سینما کوروش سانسی نبود و فیلم تمام شد و از سر دوباره فیلم را دیدم. از سینما که بیرون آمدم دیدم شب شده و باران می‌آید و آن موقع‌ها «شب» یعنی فاجعه اما خیالم راحت بود که مهمان‌ها هستند و کتک نمی‌خورم. رسیدم دم در خانه دیدم کفش مهمان‌ها نیست و مادرم دم در نشسته است. گفت کجا بودی؟ گفتم کوچه عرب‌ها، کوچه رشتی‌ها، کوچه اراکی‌ها... و هر کوچه‌ای را گفتم گفت آمدم. نگو متوجه شده بود که پول را برداشته‌ام و جیب مرا گشت و بلیت سینما را در جیبم پیدا کرد و گفت: این چیه؟ گفتم: بلیت سینما. مادرم درجا زد در سر خودش گویی جنایتی اتفاق افتاده و به پدرم گفت: «پسرت به سینما رفته» و دستم را داغ کرد و من هم دیگر سنیما نرفتم. (می‌خندد)


[ سه شنبه 93/9/18 ] [ 12:8 عصر ] [ حسین ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

وبلاگ فیلم ، بازیگر ها جشن ها و اخبار داغ سینمای ایران
آرشیو مطالب
امکانات وب