از لابهلای حرفها مادر: عزیزترین و نازنینترین. پدر: عزیزترین و نازنینترین و بزرگترین کمبود زندگی من. اگر یک دیوار سفید داشته باشید چه چیزی روی آن مینویسید؟ یا حق. * اگر الان بازیگر نبودم، حتما یک مکانیک خودرو بودم!! در حال حاضر در رشته معماری داخلی دانشگاه آزاد تحصیل میکنم. یک خواهر و دو بردار دارم. معمولا مد را خودم برای خودم درست میکنم و از جامعه الگوبرداری نمیکنم. سالها قبل تا حدودی دف را آموزش دیدم و دوست دارم که سه تار هم بیاموزم. از او بیشتر بدانیم مهناز خانوم افشار در گذشتههای نه چندان دور مجسمهسازی و پتینه میکرد، اما گرفتاریها و کمبود وقت دیگر اجازه نداد که این کار را ادامه بدهد. او عاشق فیلم دیدن است و گاهی شده که سه فیلم پشت سر هم ببیند. خلوت و تنهایی را دوست دارد. او مجسمهسازی را خیلی دوست دارد، میگوید: شاید روزی نمایشگاهی از مجسمههایم برگزار کنم. او چند ماه پیش در گفتگو با مجله زندگی ایرانی گفته بود که: «من الان 32 سالمه، شاید به خاطر سن و سالم فکر میکنم که یک بازیگر متاسفانه در سینمای ایران نمیتواند نقشهای متعدد و متفاوتی را پس از یک سنی بازی کند و نقشهای ما به تکرار میرسد. البته هستند بازیگران میانسال و خوشذوقی که بازیگران قابلی هستند و جزو افتخارات ما محسوب میشدند، اما باز هم به خاطر محدودیتهای انتخاب نقش فکر میکنم که جای چندانی برای بازیگرانی از نسل ما باقی نماند! شاید هم روزی از بازیگری خداحافظی کنم، اما الان این را قطعی نمیگویم، وقتی خواستم این کار را انجام دهم، حتما آن را بیان خواهم کرد. من نقشهای متفاوتی را تجربه کردهام، باید فرصت به جوانترها داده شود و آنها هم وارد بازی و عمل شوند، ضمن اینکه تعداد کسانی که هر روز به صنعت سینما میآیند، زیاد و زیادتر میشود. گرچه باید اشاره کنم که دوست دارم در روزهای اوج، بازیگری را ترک کنم. من مثل همه کسانی که دوست دارند، مدام به خودشان برسند نیستم، در کل سعی میکنم تا همیشه روی فرم باشم، مثل خیلی از کسانی که اهل آرایش کردن هستند، نیستم... کسانی که با من کار میکنند، هم این را میدانند که این جوری نیستم و گریمورها هم در حد معقول روی صورتم کار میکنند. او غذاهای مدرن را خیلی خوب بلد نیست درست کند، اما دستپختش در غذاهای سنتی نسبتا بد نیست. خانواده افشار ریشه مذهبی دارند، به همین خاطر در ابتدا با بازیگر شدن او مخالف بودند. «به خاطر تدوینی که خوانده بودم کمی هم با فضاهای هنری از طریق زن داییام که در دانشکده سوره هستند، آشنا بودم. اما یادم است که روزهای اول و چند کار اول، مادرم سر قراردادها با من میآمد.» گفتگو با مهناز افشار حاشیه افشار از جمله بازیگرانی است که مطبوعات زرد، تیترهای زیادی برای او میزنند، میخواهیم بدانیم، مهناز افشار به حاشیه علاقه دارد؟ من تاکنون طوری زندگی کردهام که حاشیه نداشته باشم. این موضوع را غیر از نشریات زرد، آدمهای اهل قلم و مطبوعاتی که کمی از حواشی دور هستند و همکارانم، همه میدانند که من جزو بازیگران بیحاشیه هستم. ولی به نظرم موضوع مطبوعات زرد در همه جای دنیا مرسوم است و هیچ اشکالی هم ندارد، ولی حرف من این است که ای کاش حواشی که به آنها میپردازیم، کمی به واقعیت نزدیک باشد نه حواشی که به زندگی خصوصی و حرفه افراد صدمه میزند. البته من خودم هم در این موضوع بیتقصیر نبودم و در شروع کارم نه در سنی بودم که بدانم چطور باید صحبت کنم و نه تجربه زیادی داشتم و ممکن بود، بعضی اوقات با جابهجا گفتن دو کلمه، باعث ایجاد حاشیه شوم اما الان شکر خدا زیاد حاشیهای ندارم.
شهرت یا محبوبیت من محبوبیت را بیشتر از شهرت دوست دارم چون فکر میکنم دوامش بیشتر از شهرت است. خب حُسن محبوبیت این است که وقتی از کنار یک نفر رد میشوی، حالا پیر یا جوان، زن یا مرد، بزرگ یا کوچک و... وقتی به من لبخند میزنند، حس میکنم که منِ مهناز افشار، در گوشهای از ذهن او اثر مثبتی داشتهام و این برای من بسیار دلنشین است. ولی جنبه منفی این موضوع هم این است که فکر میکنند بازیگرها، آدمهای عجیب و غریبی هستند و از کره دیگری آمدند که این، یک مقدار برایم آزاردهنده است. از او میپرسیم: خیلیها میگویند که بازی شما در «امشب شب مهتابه» اشتباه بود. حالا که نتیجه کار مشخص شده اگر دوباره به عقب برگردید باز هم در این فیلم بازی میکنید؟ میگوید: من فیلم را یک بار بیشتر ندیدم، اما اگر زمان به عقب برگردد، حتما در مورد پذیرش نقش «امشب شب مهتابه» بیشتر فکر خواهم کرد! من برای همه کارهایم زحمت میکشم چون کارم برایم مقدس است. ولی بعضی اوقات وقتی وارد کار میشوی صحبتهایی که از قبل شده فراموش میشود و درگیر یک سری اتفاقات در کار میشوی که بعد پشیمان میشوی، که چرا اصلا چنین کاری کردی! ولی معتقدم که من در این فیلم تلاش خودم را کردم. خانواده خوشبخت خانوادهای است که قلبشان برای هم بتپد! من در یک خانواده اصیل و سنتی بزرگ شدم که قلب تکتک اعضای خانواده برای هم میتپد، فقط جای خالی پدرم را احساس میکنیم و بعد از پنج، شش سال هر وقت دور هم جمع میشویم حتما یادی هم از پدرم میکنیم. این انسجام خانوادگی و اینکه حال هم و خوشی و ناخوشی یکدیگر برای همه مهم باشد، ارزشمندترین ویژگی یک خانواده است و میشود به این خانواده گفت خانواده خوشبخت. من خدا را شاکرم که الان مادر، خواهر و برادرانم را در کنارم دارم. ماندگاری به نظر من، «مهناز افشار» اگر در زندگی و حرفهاش انسان باشد و حضور مثبتی داشته باشد، در ذهن اطرافیان و مردم خواهد ماند.
جشنواره فجر تاکنون سیمرغ جشنواره فجر را کسب نکردهاید چرا؟ ببینید جایزه گرفتن برای من مهناز افشار که روحیه کودکی خودم را هنوز دارم، بسیار جذاب است، اما معتقدم که حتما حقم نبوده! چون اگر حقم بود، حتما این اتفاق میافتاد. اصولا من در زندگی به دایره تقدیر معتقدم، به نظرم همه چیز از پیش مقدر شده است و اگر قرار باشد مهناز افشار جایزهای کسب کند، هیچ چیز در این دنیا نمیتواند جلوی این اتفاق را بگیرد و برعکس. [ جمعه 89/1/13 ] [ 1:0 عصر ] [ حسین ]
|
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |