[ شنبه 88/5/24 ] [ 2:50 عصر ] [ حسین ]
محمدرضا فروتن در فیلم سینمایی «جایی نزدیک زمین» به کارگردانی مهدی رحمانی بازی میکند. 70 درصد فیلمبرداری انجام شده و اواخر هفته آینده به پایان میرسد. این فیلم، داستان پسر بچهای را روایت میکند که در یک روستا پدرش را از دست داده و همراه با مادرش زندگی میکند و در سفری به تهران همراه با مردی که قرار است ناپدریاش شود همسفر میشود و در این راه اتفاقات مختلفی برای او میافتد. در این فیلم محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، میلاد مرادینسب، محمدعلی میاندار، سیروس همتی و اصغر نقیزاده، فرامرز روشنایی، نوبر قنبریان و مهران رجبی ایفای نقش میکنند. تصویرگر مرگ یک شاعر حسن هدایت «مرگ یک شاعر» را درباره زندگی میرزاده عشقی میسازد. تصویربرداری از اول مرداد در قزوین آماده شده و این روزها در تهران ادامه مییابد. مرگ یک شاعر اپیزود اول از «بازیگران عصر جدید» است. این فیلم تلویزیونی در قزوین با بازی امیر دلاوری در نقش میرزادهعشقی کلید خورد و ادامه کار در لوکیشن مجلس ملی تهران پیگیری خواهد شد. مرگ یک شاعر اپیزود اول از مجموعه 6 اپیزودی بازیگران عصر جدید به تهیهکنندگی محمود رضایی است و ساره بیات، محمد ساربان، علیرضا جاویدنیا، محمد عباسنژاد، علیرضا مهران، امید شاپوری، مسعود لواسانی، محمود رضایی و... در آن ایفای نقش میکنند. دانیال عبادی به "زم هریر" پیوست رویین تن با بازی بادران و ضیغمی فیلم جدید خود را اواسط هفته آینده مقابل دوربین می برد. کارگردان فیلم سینمایی "زم هریر" در گفتگو با خبرنگار سرویس فرهنگی هنری برنا گفت: دانیال عبادی به جمع بازیگران این فیلم پیوست و انتخاب دیگر بازیگران ادامه دارد. وی افزود: فیلمبرداری فیلم را اواسط هفته آینده در یکی از خیابان های تهران آغاز می کنیم و نیوشا ضیغمی و بیتا بادران مقابل دوربین می روند. دانیال عبادی بازی در فیلم های "امشب شب مهتابه"، "غیر منتظره" و "آنسوی پرچین" را در کارنامه دارد. جمشید مشایخی، اکبر عبدی، نیوشا ضیغمی، امین تارخ، افسانه بایگان، رضا رویگری، ابوالفضل پورعرب، شیلا خداداد، علی صادقی، محسن تنابنده، بیتا بادران، وحید جلیلوند، میرطاهر مظلومی، هادی دیباجی، محمود پاک نیت، مهوش صبرکن، مریم کاویانی و داود رشیدی در این فیلم ایفای نقش می کنند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «زمهریر» نوید عزت و هوای خوش و تفرج سادات است. سادات که همان عتراند که همسان قرآن کتاب وحی خداوند به امانت نزد مردم به خواسته رسول آخر مانده است. آسید علی فرمانده بزرگ جنگ که «سیامک فردا» روشنفکر و نویسنده و محقق را در جنگ راهبری و امیری میکرده است به گونهای که سیامک مهدی شده و ارادتاش شمس و مولانایی بوده است و مانده. در بهترین جای ذهن او نقش داشته است. به گونهای که «سیامک» یا همان «مهدی فردا» پس از شهادت تنها دختر 4 سالهاش را که «آتیه» نام دارد و اینک 24 ساله است را وصیت کرده که هروقت دچار مشکل شد نزد فرماندهاش آسیدعلی برود. دختر که فیلمساز است و اهل خرد و تحلیل به وصیت پدرش عمل نمیکند. بی آنکه آسیدعلی را بشناسد یا بداند نفیاش میکند و معتقد است اعتقاد پدرش به بیستسال پیش برمیگردد و امروزی نیست. به اصرار مادر دردمندش که هجر پدر او را شکسته و به سراغ آسیدعلی میرود. اما نمییابدش. نیافتن و نبودن آسیدعلی دختر را بیشتر متمایل به پیگیری میکند و میگردد و مییابد و وقتی مییابد او شبیه هیچکدام از تصورات دختر نیست و همان تازگی را دارد که بیست سال پیش برای پدر داشته است. اما لب بسته و دل خسته فقط میشنود اما نمیگوید و آتیه میخواهد بداند پس «آسیدعلی» اینک باید بگوید نه بشنود. که به اصرار دختر میگوید. اما گفتنش را تحملی باید و شنوایی گوش. نه گوش سر که گوش دل که گوش جان. و جان جلا مییابد به عشق. به آغاز. آغازی عاشقانه از حقیقت. دریافت. مکاشفه. عوامل این فیلم عبارتند از: سید ضیاء هاشمی(تهیه کننده)، علیرضا زرین دست(مدیر فیلمبرداری)، ایرج رامین فر (طراح صحنه و لباس)، حسین زندباف(تدوینگر)، محمد صادق آذین(مدیر تولید). ساخت فیلمی بر اساس زندگی رضا صادقی «محمد نشاط» گفت: فیلم سینمایی «بیخداحافظی» درباره «رضا صادقی» با بازی و خوانندگی خود او ساخته میشود این تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس اظهار داشت: فیلمنامه «بیخداحافظی» که پیمان عباسی درحال نگارش آن است به زندگی رضا صادقی میپردازد. وی ادامه داد: این فیلم موزیکال بهتهیهگنندگی من ساخته خواهد شد اما کارگردان آن هنوز مشخص نشده است. رضا صادقی در این فیلم علاوه بر بازیگری، خوانندگی و آهنگسازی را هم برعهده دارد. نشاط درمورد تولید فیلم «سیزده پنجاهونه» گفت: درخواست پروانه ساخت این فیلم سینمایی را بهکارگردانی سامان سالور ارائه دادهایم و درصددیم تا اگر شرایط فراهم شود، آن را برای جشنواره فیلم فجر آماده کنیم. وی گفت: فیلم بلند سینمایی دیگری را نیز با نام «تلکه» و با سرمایهگذاری نیوشا ضیعمی تهیه خواهم کرد که توسط «پیمان عباسی» ساخته میشو [ شنبه 88/5/24 ] [ 1:56 عصر ] [ حسین ]
حسام نواب صفوی دو سال پس از اکران فیلم توفیق اجباری از تهیه کننده این فیلم شکایت کرد و او را به زندان انداخت. چند روز قبل حسام نواب صفوی به همراه یک مأمور نیروی انتظامی و یک حکم جلب وارد دفتر سیدکمال طباطبایی شد و در میان شوک و بهت حاضران او را با خود به کلانتری برد. حسام نواب صفوی مدعی است به جرم اینکه عوامل سازنده فیلم «توفیق اجباری» در یک سکانس از فیلم، نام او را بر زبان آوردهاند و با او در فیلم شوخی کردهاند، مجرم هستند و باید غرامتی چند صد میلیونی بپردازند. کمال الدین طباطبایی با وساطت بعضی از هنرمندان و با قرار کفالت آزاد شده و در انتظار پیگیری پرونده است. سیدحسام نوابصفوی بازیگر سینما درباره شکایت از کمال طباطبایی تهیهکننده فیلم سینمایی توفیقاجباری، توضیحاتی ارائه کرد. به گزارش فارس، متن توضیحات سید حسام نوابصفوی به این شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّالَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِیالَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِیالدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ و الاخِرة واللّه یَعلَم و انتُم لا تَعلمُون به راستی برای کسانی که رواج فحشا در بین مؤمنان را میپسندند، عذابی دردناک در دنیا و آخرت است و خدا میداند و شما نمیدانید. بسیار متأسفم که در پی درج انتشار اکاذیبی از جانب آقای کمال طباطبایی مجبور به نگارش این متن شدم. متن فوق تنها جهت روشن شدن افکار عمومی درباره علت و چرایی شکایت اینجانب از آقای کمال طباطبایی است. همانطور که میدانید در سال 1386 فیلمی در سینماهای تهران به کارگردانی آقای لطیفی به نمایش درآمد که متاسفانه در آن فیلم توهینی به بنده بدون اطلاع اینجانب گنجانده شده بود که بلافاصله موجبات شکایات انجمن بازیگران سینمای ایران و اینجانب را به هیأت داوری خانه سینما را در پی داشت که در تاریخ 22/8/86 با دستور و رأی مستقیم هیأت داوری خانه سینما دستور حذف آن پلان صادر گردید که با پی گیری اداره کل ارزشیابی و نظارت با دستور به تهیهکننده آقای کمال طباطبایی نامبرده را موظف به عوض کردن تمام کپیهای فیلم و حذف آن از تمامی سینمای تهران و شهرستان کرد. وی نوشته است: علیرغم گوشزد پدرم و خیلی از دوستان بنده از شکایت قضایی از سازندگان فیلم خودداری کردم و فقط در شکایتی به اتحادیه تهیه کنندگان خواستار احضار آقای کمال طباطبایی و اخذ توضیح از وی شدم. در جلسه ای که تشکیل شد نامبرده در حضور آقایان عبدالله علیخانی، محمد بانکی و سیدغلامرضا موسوی عنوان کرد که "آقای گلزار به ما گفته که در خصوص ادای این دیالوگ از شما اجازه گرفته است " که من در آن جا از ایشان و دیگر اعضای اتحادیه سوال کردم چطور ممکن است فردی در جامعه مان اجازه چنین توهینی داده و خود موجب ریشخند همگان بشود؟ چطور ممکن است پدرم که سال ها قاضی دادگستری بوده به فرزندش اجازه هتک حرمت به کنیه خود را بدهد؟ در آن جلسه درون صنفی با پادرمیانی تهیه کنندگان به احترام صنف تهیه کنندگان سینمای ایران از شکایت خود صرف نظر کردم و قضیه اندک اندک فراموش شد بی آنکه بخواهم از این ماجرا سواستفاده تبلیغاتی نمایم. در ادامه این یادداشت میخوانیم: متأسفانه پس از گذشت چند ماه متوجه شدم آقای کمال طباطبایی با علم و آگاهی بدین نکته که اینجانب و شورای داوری خانه سینما و انجمن بازیگران نسبت به این مورد اعلام نارضایتی کرده بودیم و با علم کامل به این که این پلان توسط وزارت ارشاد توقیف شده بود مجددا نسخه اصلی فیلم مذکور دارای آن پلان توقیفی را تحویل شرکت توزیع کننده نمود و این نسخه بر خلاف قوانین ارشاد در مقدار وسیع توزیع شد که همین امر سونیت تهیه کننده را نسبت به اینجانب مشخص ساخت که بلافاصله با اقدام بنده و شکایت به شورای داوری خانه سینما و وزارت ارشاد اسلامی و دستور صریح وزیر ارشاد دستور توقیف و جمع آوری نسخ فیلم داده شد. در ادامه میخوانیم: پس از گذشت چند ماه باز هم هیچ گونه عذرخواهیای از جانب تهیه کننده صورت نگرفت که اینجانب تصمیم به تنظیم شکایت قضایی گرفتم. سیر پرونده و دادرسی و دادگاه را برای احترام به قوانین در وقت مقتضی توضیح خواهم داد. اینجانب در تمامی مراحل دادرسی از رسانه ای شدن پرونده به خاطر خانواده سینما پرهیز کردم تا اینکه در روزنامه خبر مورخ پنج شنبه 22مرداد88 شماره 113 تهیه کننده و این روزنامه به علنی شدن مراحل دادرسی پرداخته و متاسفانه به ایراد افترا و نشر اکاذیب جدیدی نسبت به اینجانب مفتوح نموده اند که علیرغم میل باطنی به دفاع از خود عرض می نمایم پس از جلب ایشان توسط ضابطین دادگستری کارکنان دفتر نامبرده (دستیار،مدیرتولید) به بنده پیشنهاد پول جهت اخذ رضایت نمودند. بنده هم مکررا عنوان نمودم آبروی انسان ها خریدنی نیست و بنده هیچ گاه مالی را به نفع خود در مقابل آبرو و هتک حرمت به کنیه ام تصاحب نخواهم کرد. در آن جا گفتم یک بار با اعتماد و با حسن نیت ایشان را بخشیدم نتیجه اش را دیدم. ایشان تا به امروز حتی یک پیام عذرخواهی نداده است ، دریغ از یک تلفن! از این رو تأکید کردم که عدالت باید اجرا شود تا بابی برای تمسخر به افراد و هتک حرمت باز نشود ولی متاسفانه روزنامه خبر بی آنکه تماسی با من داشته باشد اکاذیب جدیدی را هم از قول خود و هم از قول تهیه کننده و ایدای شان عنوان نموده که بنده صراحتا همه را تکذیب میکنم. در ادامه، نوابصفوی نوشته است: اولا سخنان و گفته های مدیرتولید و اعضای دفتر آقای کمال طباطبایی و شریک وی در پخش فیلم با توجه به ذینفع بودن این افراد در محکومیت آقای طباطبایی شهادت موثری از نظر قانون نخواهد بود. ثانیا اگربه فر ض محال سخنان این دوستان را مفروض بدانیم شاکی می تواند مجازات متهم را از دادگاه خواستار شود و هم می تواند در قبال وجهی یا عذرخواهی و یا هر تواقفی رضایت دهد. استفاده از کلمه تلکه کردن (اخاذی) عبارتی تعریف شده در قانون است و هیچ گاه در جلب رضایت شاکی به کار برده نمیشود و ایراد این کلمه عنوانی مجرمانه است و از مصادیق افتراست. ثالثا بنده به دستور قاضی پرونده اقدام قضایی انجام دادم نه به صورت خودسر. دادخواست اینجانب شکایت انجمن بازیگران خانه سینما به اداره کل ارزشیبابی و نظارت سینمای حرفهای، رأی شورای داوری خانه سینما، دستور وزیر ارشاد، امارات و مستندات و شواهد همگی در پرونده موجود است. وصف کیفری قضییه در رابعا است: دفعه اول آقای کمال طباطبایی بنابر اظهارات خودشان از عدم رضایت بنده آگاهی نداشته ، دفعه دوم چرا این پلان توقیف شده فیلم را در شبکه ویدئویی سراسر کشور عرضه کرده و با بی اعتنایی به توقیف وزارت ارشاد موجبات هتک حرمت و حیثیت مرا فراهم آورده است. هر چند بنده تک و تنها در شرایطی که پدرم در بستر بیماری است در مقابل جماعتی قرار گرفتهام که قصد تخریب شخصیت اینجانب و کنیهام را دارند ولی بنده با استعانت به خداوند یکتا و تکیه بر قوانین علیه تفکری که میخواهد تخریب و استفاده بدون اجازه از نام و نام خانوادگی افرادی را بر پرده سینما قانونی جلوه دهد مبارزه خواهم کرد. معلوم نیست این آقایان دنبال چه چیزی هستند و این آغاز چه ماجرایی است و در آینده نزدیک قرار است نام چه کسانی تخریب شود! در ادامه میخوانیم: صراحتا عنوان میکنم با هر گونه جملات کذب مقابله خواهم کرد و اقدام قانونی را انجام خواهم داد. در خصوص مطالب خلاف واقع و نشر اکاذیب و ایراد افترا دادخواستی را در اولین فرصت به دادسرای مطبوعات علیه روزنامه خبر تسلیم خواهم کرد. در پایان باز به تفکر آقای کمال طباطبایی یادآور می شوم دفاع از شرف و آبرو و حیثیت هیچ گاه تلکه گیری (اخاذی) نیست و در قاموس خانواده ما (نواب صفوی) که پدرم سالها قاضی دادگستری و هم اکنون وکیل پایه یک دادگستری است و اینجانب که به تازگی در آزمون وکالت پذیرفته شدهام و بزودی در این کسوت خدمت خواهم کرد، عقب نشینی جایز نیست. سید حسام نواب صفوی 23 مرداد 1388» پیمان عباسی نویسنده توفیق اجباری: واقعاً نمیدانم درباره این اتفاق چه چیزی باید بگویم. هنوز گیجم از شنیدن خبرش و مدام با خودم فکر میکنم که حتماً دارم خواب میبینم. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ یعنی ما حتی اجازه شوخی کردن با همصنفیهای خودمان را نداریم؟ یعنی. . . اصلاً ولش کن. مگر خود من سر صحنه این فیلم نبودم؟ مگر گلزار جلوی خودم و خیلیهای دیگر به حسام زنگ نزد تا از او برای شوخی اجازه بگیرد؟ مگر. . . نمیدانم گیج گیجم. به مهناز افشار زنگ میزنم. مهناز مگر ما با تو هم کلی شوخی نکردیم؟ «چرا. تازه خیلی هم با نمک بود.» خب پس چرا تو ناراحت نشدی؟ چرا تو شکایت نکردی؟ «آخه مسئلهای نبود که بخوام ناراحت بشم. عدهای از دوستام خواسته بودند با من شوخی کنند و. . .» یاد کاظم بلوچی عزیز میافتم. مردی بزرگ که در این سن و سال بعد از شوخی که با او در فیلم کردیم فقط به من خندید و از اینکه به یادش بودهایم تشکر کرد. خدای من گیجم هنوز. ما با خیلیها شوخی کردیم. با خیلیها. نمیدانم چرا باید این طوری میشد؟ چرا باید. . . بگذریم. برای اینکه خودم را تسکین بدهم فقط میتوانم یک کار بکنم. یک بند جدید به قراردادهایم اضافه میکنم. بندی که در آن اعلام میکنم من تا اطلاع ثانوی برای آدمی مثل حسام نواب صفوی هیچ نقشی در متنهایم نمینویسم. | ||
منبع : خبر آنلاین |
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |